یه دخترشاد
چهارشنبه 89 مهر 28 :: 9:7 عصر :: نویسنده : مرضیه عیاری
سرکلاس ریاضی بود که استاد آمدودوخطموازی کشید.خط پایینی نگاهی به خط بالائیکرد وعاشقش شد،خط بالائی هم نگاهی بهخط پایینی کردوتودلش عاشقش شد.در همینهنگام بود که استاد داد زد!دو خط موازی هرگزبهم نمیرسند!!موضوع مطلب : دوشنبه 89 مهر 26 :: 11:45 عصر :: نویسنده : مرضیه عیاری
زندگی به من آموخت که دست دادن معنی رفاقت نیست،
بوسیدن قول ماندن نیست
و.........
عشق ورزیدن ضمانت تنها نشدن نیست موضوع مطلب : دوشنبه 89 مهر 26 :: 11:23 عصر :: نویسنده : مرضیه عیاری
وقتی گلدون خونمون شکست!پدرم گفت: قسمت بود......... مادرم گفت :حیف شد......... خواهرم گفت: قشنگ بود.......... برادرم گفت: کاش 2تا داشتیم............... اما.......... وقتی دل من شکست کسی به فکرش نبودموضوع مطلب : دوشنبه 89 مهر 26 :: 12:15 صبح :: نویسنده : مرضیه عیاری
هردلی رازی داردوهررازی دریایی است. این رازها به ماهی تنها درتنگ کوچکی می مانندکه
هرلحظه دنبال راهی برای رهایی ازآن مکان تنگ است
حتی حاضراست باجهشی بلند خودرافاش کند موضوع مطلب : یکشنبه 89 مهر 25 :: 11:46 عصر :: نویسنده : مرضیه عیاری
باز هم دلی شکست وفریادی درسینه پشت دیوارهایتنهایی آرام مرد،چه بیهوده است تکرارضربان قلب وچهبی نتیجه است چشم دوختن به سراب مهربانی،مگرتاکیمیتوان ادامه دادزندگی رادرمنجلاب خودپرستی اطرافیان؟چه سرداست سکوت طبیعت!موضوع مطلب : یکشنبه 89 مهر 25 :: 11:16 عصر :: نویسنده : مرضیه عیاری
بچه که بودم زندگی راغرق در شادیوبازیهای کودکانه میدیدم،........اما حالاکهبزرگ شدم میبینم زندگی سراسرغمه ......هیچوقت شادی به کلبه تنهاییمن سرنمیزنه،درنمیزنه!چرااینقدر دوره یکودکی کوتاهه؟چرابزرگ میشیم؟؟واقعاچرا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ کسی برای این سوال من جوابی داره؟؟؟؟؟؟ موضوع مطلب : شنبه 89 مهر 24 :: 9:39 عصر :: نویسنده : مرضیه عیاری
من سرخترین وزیباترین گل روی یک بوته بودم .
روزی عاشقی مراازشاخه جداکرد.
خوشحال بودم..........
که دل معشوقی راشادخواهم کرد .
اماامروز که
پرپر شده کنارجاده ای افتادم میدانم که
باپرپر
شدن من عشقی هم پرپر شده است...... موضوع مطلب : |
درباره وبلاگ منوی اصلی آخرین مطالب آرشیو وبلاگ پیوندهای روزانه پیوندها آمار وبلاگ بازدید امروز: 124
بازدید دیروز: 21
کل بازدیدها: 133444
|